Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Nun   نون: الآن now nun - MacKenzie Ϣiki-En Ϣiki-Pâ   1.0
Inun   اینون: در این لحظه this moment dieser Moment ce moment Mazdak i Bâmdâd amin keykha ام در امروز همان «این» است.
از اینرو میشود‌گفت:
اینون = این + نون= در این لحظه
آنون = آن + نون = در آن لحظه
آنون که آن رجها را مینوشتم بیادتان بودم و اینون که دارم این رجها را مینویسم نیز بیادتانم.

~Mazdak
1.0
Ânun   آنون: در آن لحظه that moment dieser Moment ce moment Mazdak i Bâmdâd amin keykha ام در امروز همان «این» است.
از اینرو میشود‌گفت:
اینون = این + نون= در این لحظه
آنون = آن + نون = در آن لحظه
آنون که آن رجها را مینوشتم بیادتان بودم و اینون که دارم این رجها را مینویسم نیز بیادتانم.

~Mazdak
1.0
Aknun   اکنون: الآن now jetzt maintenant Dehxodâ   0.1
Tâkonun   تاکنون: تا حالا till now bis jetzt jusqu'à maintenant Dehxodâ   0.0
Hamaknun b. هماکنون: در حال حاضر already schon déjà   این چیزیکه شما میگویید هماکنون نیز ساخته شده است.

~Mehrbod
1.0
Vâguyeš n. واگویش: تلفظ pronunciation Aussprache prononciation     1.0
Râye n. رایه: نظم; ترتیب order; arrangement Anordnung; Arrangement ordre; arrangement Ϣiki-En Ϣiki-En Ϣiki-De Ϣiki-De   1.0
Pâdâš n. پاداش: پاد+داشن reward Belohnung - MacKenzie Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ _Dehxodâ [counter-gift] 1.0
Âzdâš n. آزداش: آز+داشن award Auszeichnung prix Ϣiki-En Ϣiki-De New persian form not existing, but could be âzdâš or hazdâd |
دهیشن (دهش) همان هبه یا کمابیش هدیه و .. است. پاد+دهشن = پاداش = دهش در برابر کاری نیکو = vreward
جایزه = ex +wader و ex * = هز ( مانند هزینه ( expense )
پس جایزه یا همان آوارد میشود در پارسی هزدهش یا هزداش ( به همانندی پاداش) ~مزدک
1.0
Zodâyeš n. زدایش: حذف کردن deletion; removal Löschen; Entfernung - Ϣiki-En Ϣiki-En Ϣiki-De Ϣiki-De ϢDict-Pâ _Dehxodâ   1.0
Kardokâr n. کردوکار: عملیات operation Operation; Betrieb; Bedienung - Ϣiki-En Ϣiki-De Ϣiki-De Ϣiki-De _Dehxodâ   1.0
Disnegâre n. دیسنگاره: دسن (فرانسوی) drawing Zeichnung dessin Ϣiki-En Ϣiki-De Mazdak i Bâmdâd دگرسانی دسن و دیزاین در این است که دسن همواره یک drawing بهمراه دارد ولی دیزاین برای خانه و جز انیها یک گذرگاه کلان تر است. از اینرو نگار /نگارش ~مزدک 1.0