Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Pâye n. پایه: مبنا; اساس base Base base Farhangestân   0.0
Dâdesâr n. داده‌سار: بانک داده‌ها; بانک اطلاعاتی database Datenbank base de données Ϣiki-En Ϣiki-De Mazdak i Bâmdâd   1.0
Xodxwârdâšt n. خودخوارداشت: خود را خوار کردن; خود را ناتوان نمایاندن self-abasement Selbsterniedrigung - Ϣiki-En Mazdak i Bâmdâd   1.0
Jostârin z. جستارین: موضوعی topic-based; thematic themenbasiert; thematisch basé sur des sujets; thématique Mehrbod i Vâraste   1.0
Šastâr n. شستار: اسلحه weapon Waffe - Ϣiki-En _Dehxodâ vedabase.net در میان پارسیان هند و پیروان آذرکیوان که برخی واژه های کهن پارسی را از فراموشی هزاره ها بوخته اند٬ به سلاح٬ شستار یا شستره سهاسترا =شِاپُن گفته میشود و آن سلاحی است که در دست گرفته میشود.
به سلاح ساز هم میگویند شستارکار.
من این واژه را از آنها فراگرفتم
گمان من این است که شاید این واژه با انگشت شست در پیوند باشد چون روی دستی بودن این اسلحه پافشاری میشود.

~مزدک
1.0