Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Peyk n. پیک: پست

پیک: قاصد
post

messenger
Post

Bote
post

messager
Dehxodâ

Dehxodâ
  0.1
Peykân n. پیکان: فلش arrow Pfeil flèche Dehxodâ   0.3
Peykâr n. پیکار: مبارزه fight Kampf - Dehxodâ   0.1
Peykare n. پیکره: جسم body Körper corps Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ Ϣiki-Pâ   1.0
Peykidan -> peyk k. پیکیدن: پیک کردن; ارسال نمودن to post posten poster _Dehxodâ Ϣiki-En Ϣiki-De   1.0
Râypeyk n. رایپیک: دیپلومات diplomat Diplomat diplomate Mazdak i Bâmdâd رآیْ‌پـِیک= دیپلمات
روشنگری: اگر با این رویکرد که دیپلمات٬ فرستاده ی خردمند و هوشیاری است که برای گفتکو و رهگشایی از سوی یک کشور کار میکند٬( گرچه گاهی هم احمقند) و با نامه و نوشته هم سروکار دارد و با نگر بدینکه پیک همان فرستاده و نامه بر است و اینکه رای به چم خرد و هوش و چاره و ... هم آمده است میتوان برای نشان دادن کارکرد ویژه و جایگاه والای این «پیک» به او رای‌پیک گفت.
پس برای دیپلوماسی هم داریم: رای‌پیکار
برای دیپلوماتیک: رای‌پیکین

~Mazdak
1.0
Peykarband n. پیکربند: ترکیب‌بند - - -     1.0
Râypeykin z. رایپیکین: دیپلوماتیک diplomatic diplomatisch diplomatique Mazdak i Bâmdâd رآیْ‌پـِیک= دیپلمات
روشنگری: اگر با این رویکرد که دیپلمات٬ فرستاده ی خردمند و هوشیاری است که برای گفتکو و رهگشایی از سوی یک کشور کار میکند٬( گرچه گاهی هم احمقند) و با نامه و نوشته هم سروکار دارد و با نگر بدینکه پیک همان فرستاده و نامه بر است و اینکه رای به چم خرد و هوش و چاره و ... هم آمده است میتوان برای نشان دادن کارکرد ویژه و جایگاه والای این «پیک» به او رای‌پیک گفت.
پس برای دیپلوماسی هم داریم: رای‌پیکار
برای دیپلوماتیک: رای‌پیکین

~Mazdak
1.0
Râypeykâr n. رایپیکار: دیپلوماسی diplomat Diplomat diplomate Mazdak i Bâmdâd رآیْ‌پـِیک= دیپلمات
روشنگری: اگر با این رویکرد که دیپلمات٬ فرستاده ی خردمند و هوشیاری است که برای گفتکو و رهگشایی از سوی یک کشور کار میکند٬( گرچه گاهی هم احمقند) و با نامه و نوشته هم سروکار دارد و با نگر بدینکه پیک همان فرستاده و نامه بر است و اینکه رای به چم خرد و هوش و چاره و ... هم آمده است میتوان برای نشان دادن کارکرد ویژه و جایگاه والای این «پیک» به او رای‌پیک گفت.
پس برای دیپلوماسی هم داریم: رای‌پیکار
برای دیپلوماتیک: رای‌پیکین

~Mazdak
1.0
Dargâštin z. درگاشتین: آنتروپیک entropic entropisch entropique ~Farhangestân   1.0
Hazgâštin z. هزگاشتین: اکستروپیک extropic exotropisch extrotique Mehrbod i Vâraste   1.0
Peykartarâšidan -> peykartarâš k. پیکرتراشیدن: مجسمه‌سازی کردن; بت‌ساختن to sculpt; to sculpture bildhauen sculpter _Dehxodâ Ϣiki-En Ϣiki-En   1.0
Tamuk n. تموک: نشانه‌یِ تیر و پیکان; هدف تیر target Ziel - _Dehxodâ Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ   1.0
Razmudan -> razmâ k. رزمودن: پیکار کردن; زد و خورد to combat kämpfen combattre Ϣiki-En Mehrbod i Vâraste   1.0
Degardisidan -> degardis k. دگردیسیدن: از پیکری به پیکر دیگر درآمدن to metamorphose metamorphosieren: verwandeln se métamorphoser Ϣiki-En   1.0
Mâye n. مایه: ماده ی سازنده ی چیزی، گوهر درونی که پیکره ای بدان استوار است. بجای مانده از واژه ی "ماتک" پهلوی که واژه ی ماده هم از ان است. substance Substanz - Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ Ϣiki-Pâ _Dehxodâ   1.0
Šurnâme n. شورنامه: دراما drama Drama drame Mazdak i Bâmdâd دراما جابیست که سهشهای ژرف هومنی بینندگان ٬یکراست انگیخته و رخنمون میشوند.
در ‌آن تنها اندوه یا مرگ کهرمانان ( مانند تراژدی) نیست٬ بساکه میتواند نگرانی یا دلهره یا خشم را برانگیزد.
برای همین شاید کاربرد واژه شور در ساختن واژه درخور باشد.
شورنامه
در کنار اپیک: کوشنامه
و لیریک‌ = سرودنامه

~مزدک
1.0
Kušnâme n. کوشنامه: حماسه epic; epopee Epos; Epopee épique; épopée Mazdak i Bâmdâd دراما جابیست که سهشهای ژرف هومنی بینندگان ٬یکراست انگیخته و رخنمون میشوند.
در ‌آن تنها اندوه یا مرگ کهرمانان ( مانند تراژدی) نیست٬ بساکه میتواند نگرانی یا دلهره یا خشم را برانگیزد.
برای همین شاید کاربرد واژه شور در ساختن واژه درخور باشد.
شورنامه
در کنار اپیک: کوشنامه
و لیریک‌ = سرودنامه
~مزدک

کوش که امروزه بجای سعی نشسته٬ در بیخ چم نبرد را دارد. در فربود٬ هر کوششی یک نبرد برپاد دشواریها و رهبند هاست.
~مزدک
1.0
Budinmar n. بودینمر: عدد حقیقی real number Reelle Zahl Nombre réel Mehrbod i Vâraste Mazdak i Bâmdâd <<صحیح = هود —> هودین, هودینمر (عدد حقیقی) = hudinmar ..>>
~مهربد

صحیح دو چم دارد، یکی درست و دیگری همان دارای پیکر درست (تندرست و پدرود) است و برای همین یکی برگردان های واژه ی تازی صحة ، سلامتی است. ولی هود به چم true یا راست است و عدد حقیقی همان real number یا همان گردایه R میباشد که به نادرست بجای عدد واقعی ، عدد حقیقی ! بازگردان شده است.
بودین‌مر ؟

~مزدک
1.0