Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Setâmidan -> setâm | k. | ستامیدن: اعتماد کردن | to trust | vertrauen | - | ~MacKenzie Mazdak i Bâmdâd | <<در پهلویک کارواژهیِ «اپستامیدن / apestâmidan» را داریم به چم "اعتماد کردن / to trust".>> ~مهربد سـَتامیدن [setâmidan] اگر بنگریم که این کارواژه از دو بخش ape + stamidan باشد و ape ( = به امروزی ) ، میتوان گفت (چیزی را) بستامیدن یا به سادگی سـِتامیدن ('به' چیزی) : مردم او را میبستامند = مردم به او می ستامند در پارسی واژگانی که با es، ... آغاز میشدند میتوانند بگونه Se ... نیز ورتیده شوند: مانند : استاره = ستاره اسپاس= سپاس اسپاس = سپاش اُشتـُر = شـُتـُر اِیزد = یـَـزد... پس اگر اپستامیدن تا به امروز برجای می ماند، میشد بستامیدن یا سـِتامیدن، مانند اپسپوردن، که شده سپردن ~مزدک |
1.0 |