Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Porâvand | n. | پرآوند: - | complex | Komplex | complexe | Mazdak i Bâmdâd | از دیدگاه دستوری واژه ی «پیچیده» جایگاه کارگیر( مفعولی) را دارد و از بن گذشته درست شده و میشود همتای دستوری complicated دانست. از دید چمیک هم پیچیده را میتوان برابر دشوار (از دید گرهمندی) شمرد که چم مهادین complicated میباشد. ولی comlex تنها به پیچیدگی از دید شمار بالای بخشهای سازنده یک سامانه گفته میشود و به بایستگی دشواری را نمیرساند و در پارسی میشود به آن گفت: پُرآوند این یک سامانه ی پراوند است این یک پرسمان پیچیده است ~ Mazdak |
1.0 |