Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Negaryâftan -> negaryâb | k. | نگریافتن: متوجه شدن | to remark | bemerken | remarquer | Mazdak i Bâmdâd | To remark دو چم دارد ۱- اظهار نظر کردن = نگردادن=anmerken ۲- متوجه (چیزی) شدن= نگریافتن= bemerken و نامواژه اش هم در باره ی یکم همان اظهار نظر= نگرداد ---- نگردادهای کارساز وی درباره ی سرشت راستینِ ~مزدک |
1.0 |