Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Hormoz | n. | هرمز: سیارهیِ مشتری | jupiter | Jupiter | - | Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ Ϣiki-Pâ _Dehxodâ | 0.5 | |
•Hormozšid | هرمزشید: پنجشنبه | thursday | - | - | Ϣiki-En | 1.0 | ||
•Šabtarâz | n. | شبتراز: اعتدال | equinox | Tagundnachtgleiche | équinoxe | Mazdak i Bâmdâd | Hormoz and 3 others manage the membership, moderators, settings, and posts for کارگاه واژهیابی، واژهگزینی و واژهسازی پارسی. شبتراز Nox= شب تراز≈اعتدال شبتراز= equinox اعتدال یا هموگان بسیار همادین است و برای هر چیزی میشود بکار برد ولی سود جستن از واژه ی شب/روز٬ واژه را ویژه میسازد. شبتراز بهار شبتراز خزان ~Mazdak |
1.0 |
•Alkolbâregi | n. | الکلبارگی: اعتیاد به الکل | alcoholism | Alkoholismus | alcoolisme | Mazdak i Bâmdâd | Hormoz and 3 others manage the membership, moderators, settings, and posts for کارگاه واژهیابی، واژهگزینی و واژهسازی پارسی. میخواره و ... خب به کسانی میگن که در مهاد٬ می مینوشند ولی ناگزیر الکلی نیستند. الکلی= alcoholic الکلبارگی = alcoholism الکل واژه ی تازی است ولی جهانی است٬ چیزی مانند الومینیوم٬ پروتون٬ ... نیازی به همتایابی نیست. ~Mazdak |
1.0 |
•Barafruxtegi | n. | برافروختگی: عصبانیت | rage | Rage | rage | Mazdak i Bâmdâd | Hormoz and 3 others manage the membership, moderators, settings, and posts for کارگاه واژهیابی، واژهگزینی و واژهسازی پارسی. ما واژه ی برافروختگی را بایست برای عصبانیت بکار ببریم و خشم را برای غضب. عصبانیت دارای نشانه های بیرونی مانند برآشفتگی و/یا بانگ زدن و/یا درشت گویی و اینهاست.=rage/fury(E)-≈Wut(G) خشم ولی میتواند درونی و خاموش باشد و دیرتر برای کسی که خشمیده ) مغضوب) است٬ پیامدهای ناخوشایند را از سوی خشمنده ببار آورد= wrath/anger(E)-Zorn(G) ~Mazdak |
1.0 |