Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Gozârand | n. | گزارند: | predicate | Prädikat | prédicat | Mazdak i Bâmdâd | گزارند: کمی مانند تصمیم گیرنده و کمی همانند گزاره (که یا درست است یا نادرست) ~مزدک اگر به چمهای گوناگون Prädikat، چه در ارزشگزاری باده، چه گزارش در باره نهاد گزاره (در دستور زبان) هم بنگریم، گزارند همتای درخوری به نگر میرسد. http://www.duden.de/rechtschreibung/Praedikat#Bedeutung4 ~mm |
1.0 |