Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Farâmuxtan -> farâmuz k. n. فراموختن: مطالعه کردن to study untersuchen enquêter Mazdak i Bâmdâd این فرایافت ( study ) همواره با خواندن همراه نیست. برای نمونه شما میتوانید یک نگاره از میکل آنژ را study کنید
پس شاید بشود گفت: فراموختن - این "موختن" از آموختن یافت میشود و فرا در فراگرفتن .
دانشجویان هنر شایند که نگاره های میکل آنژ را بفراموزند.They should study the paintings of M.A.
من از آزمون گذر نکردم چون این نسک را درست نفراموخته بودم

~Mazdak
1.0