Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Vâlâne n. والانه: جراحت avulsion [injury] Ausriss avulsion Dehxodâ وُلانه به معنای زخم همراه با کندگی است با avulsion همریشه است

~امین کیخا
1.0
Vâlâsar z. n. والاسر: شخص بسیار مهم VIP VIP VIP Mehrbod i Vâraste   1.0
Vâlâjâh z. n. والاجاه: عظیم الشأن grandeur - grandeur _Dehxodâ Ϣiki-En   1.0
Barin z. برین: عالی; والا excellent; superb; outstanding Ausgezeichnet excellent; superbe; exceptionnel Ϣiki-En Ϣiki-En Ϣiki-En Ϣiki-Pâ Dehxodâ کوتاهیده‌ی برترین ~مهربد 1.0
Barkušidan -> barkuš k. برکوشیدن: کوشیدن در رسیدن به جایگاه والا - aufstreben -     1.0
Negine n. نگینه: مدال medal Medaille médaille Mazdak i Bâmdâd نگینه: هر چیز گرانبها چه سنگ و چه فلز که در جایی کار بگذارند.
نگینه امروز بکار نمیرود . پس میشود برای مدال گذاشت. از نشان که کاربرد جز مدال فراوان دارد بسی بهتر است . نگینه همچنین داشتن ارزش و بها را هم میرساند و هم اینکه در جایگاه ویژه و والا جای داده میشود. فزون برین نگینه میتواند دارای نگاره باشد٬ درست مانند مدال.

~Mazdak
1.0
Mehrâhang n. مهرآهنگ: مهرآهنگ koi no yokan - - Mazdak i Bâmdâd برایتان یک چالش دارم...می‌توانید برای این واژه‌ی ژاپنی برابر پارسی پیشنهاد بدهید؟

Koi No Yokan

~Yima Shid

مهرآهنگ‌ =
on the elevation of love,
on the way to love
هنگیدن ( هنجیدن) = برآوردن (to elevate - set to height)
مانند فرهنجیدن ( فرهنگ = فر( further) +هنگیدن ) = تربیت کردن برای والایی
1.0
Râypeyk n. رایپیک: دیپلومات diplomat Diplomat diplomate Mazdak i Bâmdâd رآیْ‌پـِیک= دیپلمات
روشنگری: اگر با این رویکرد که دیپلمات٬ فرستاده ی خردمند و هوشیاری است که برای گفتکو و رهگشایی از سوی یک کشور کار میکند٬( گرچه گاهی هم احمقند) و با نامه و نوشته هم سروکار دارد و با نگر بدینکه پیک همان فرستاده و نامه بر است و اینکه رای به چم خرد و هوش و چاره و ... هم آمده است میتوان برای نشان دادن کارکرد ویژه و جایگاه والای این «پیک» به او رای‌پیک گفت.
پس برای دیپلوماسی هم داریم: رای‌پیکار
برای دیپلوماتیک: رای‌پیکین

~Mazdak
1.0
Râypeykin z. رایپیکین: دیپلوماتیک diplomatic diplomatisch diplomatique Mazdak i Bâmdâd رآیْ‌پـِیک= دیپلمات
روشنگری: اگر با این رویکرد که دیپلمات٬ فرستاده ی خردمند و هوشیاری است که برای گفتکو و رهگشایی از سوی یک کشور کار میکند٬( گرچه گاهی هم احمقند) و با نامه و نوشته هم سروکار دارد و با نگر بدینکه پیک همان فرستاده و نامه بر است و اینکه رای به چم خرد و هوش و چاره و ... هم آمده است میتوان برای نشان دادن کارکرد ویژه و جایگاه والای این «پیک» به او رای‌پیک گفت.
پس برای دیپلوماسی هم داریم: رای‌پیکار
برای دیپلوماتیک: رای‌پیکین

~Mazdak
1.0
Râypeykâr n. رایپیکار: دیپلوماسی diplomat Diplomat diplomate Mazdak i Bâmdâd رآیْ‌پـِیک= دیپلمات
روشنگری: اگر با این رویکرد که دیپلمات٬ فرستاده ی خردمند و هوشیاری است که برای گفتکو و رهگشایی از سوی یک کشور کار میکند٬( گرچه گاهی هم احمقند) و با نامه و نوشته هم سروکار دارد و با نگر بدینکه پیک همان فرستاده و نامه بر است و اینکه رای به چم خرد و هوش و چاره و ... هم آمده است میتوان برای نشان دادن کارکرد ویژه و جایگاه والای این «پیک» به او رای‌پیک گفت.
پس برای دیپلوماسی هم داریم: رای‌پیکار
برای دیپلوماتیک: رای‌پیکین

~Mazdak
1.0