Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Pengâštan -> pengâr k. پنگاشتن: نقش کردن; رسم کردن to depict abbilden dépeindre _Dehxodâ   1.0
Apicarxe n. اپیچرخه: فلک تدویر epicycle epicycle épicycle Ϣiki-En   1.0
Zamudan -> zamâ k. زمودن: نقش و نگار کردن to draw; to depict malen; abbilden - Ϣiki-En Ϣiki-De _Dehxodâ   1.0
Kušnâme n. کوشنامه: حماسه epic; epopee Epos; Epopee épique; épopée Mazdak i Bâmdâd دراما جابیست که سهشهای ژرف هومنی بینندگان ٬یکراست انگیخته و رخنمون میشوند.
در ‌آن تنها اندوه یا مرگ کهرمانان ( مانند تراژدی) نیست٬ بساکه میتواند نگرانی یا دلهره یا خشم را برانگیزد.
برای همین شاید کاربرد واژه شور در ساختن واژه درخور باشد.
شورنامه
در کنار اپیک: کوشنامه
و لیریک‌ = سرودنامه
~مزدک

کوش که امروزه بجای سعی نشسته٬ در بیخ چم نبرد را دارد. در فربود٬ هر کوششی یک نبرد برپاد دشواریها و رهبند هاست.
~مزدک
1.0