Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Takâbidan -> takâb k. تکابیدن: غرق شدن; تک (ته)+آب+یدن to sink; to drown sinken; ertrinken évier; noyer Ϣiki-En Ϣiki-En می دانیم که تک همان ته است. در گذشته تک به چم ته کاربرد داشت مانند این چامه ناصر خسرو:بر اوج فلک چون بپرم از نظر تیز/می بینم اگر ذره ای اندر تک دریاست/غرق شدن =ته آب رفتن٬از همین روی تکابیدن(غرق شدن)همان تهِ آب رفتن است. ~بهمن 1.0