Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Nešimandi | n. | نشیمندی: بی تحرکی | sedentariness | Sesshaftigkeit | - | Nader Tabasian | با واژهی نشیمندی برای sedentary برای زابی که زندگی یا آدمِ که بسیار نشیننده و بیجنبش را وامیکراند، هم داستانید؟ فیسبوک به نشیمندی دامنمیزند و آدم را از جنبش وامیدارد. ~Nader Tabasian sedentary ولی زابواژه است, ازینرو نشیمند ~مهربد |
1.0 |