Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Faraxmidan -> faraxm | k. | فرخمیدن: دقت کردن | to concentrate; to focus | konzentrieren | - | Ϣiki-En Ϣiki-En ϢDict-Pâ _Dehxodâ | مهربد کیارنگ، کار واژه ی فَرَخمیدن یا فَرخمیدن به مینوی یا مانک جدا کردن چیزی از چیزی، مانند جدا کردن هسته ی پنبه از خود پنبه و چم دیگر آن دقت کردن و کوشش در کاری; پس دقت در نهاد(درون)این کارواژه نهفته است. ~بهمن | 1.0 |