Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Angize n. انگیزه: غرض motive; motif Motiv motif Dehxodâ   0.0
Angizeš n. انگیزش: تحریک stimulation Stimulation stimulation MacKenzie Dehxodâ   1.0
Angizesâz n. انگیزهساز: محرک دارویی/ماده‌ای که انگیختگی را میافزاید stimulant Stimulans - Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ   1.0
Barangizeš n. برانگیزش: ترغیب motivation Motivation motivation     1.0
Angizebaxšidan -> angizebaxš k. انگیزه‌بخشیدن: تشویق کردن to encourage ermutigen encourager   دلگرمیدن بیشتر به «تسلی دادن» میخورد, تشویق در خود شوق و انگیزه دادن دارد. دهخدا «آرزومند کردن» را دارد که ادبیک بسیار زیباست, روزواره‌تر میشود «انگیزهبخشیدن» گفت. او انگیزه‌بخش من بود = او مشوق من بود.

~Mehrbod
1.0