Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Lev |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Sargarm | z. n. | سرگرم: مشغول | engaged; busy | beschäftigt | engagé | Dehxodâ | 0.0 | |
•Honarigâh | n. | هنریگاه: تفریحی; سرگرمی | entertainment | Unterhaltung | divertissement | MacKenzie Ϣiki-En | 1.0 | |
•Dipande | z. n. | دیپنده: سرگرم مستندسازی | documenting | - | - | Ϣiki-En | 1.0 | |
•Honarigar | n. | هنریگر: سرگرم کننده; مفرح | entertainer | Entertainer | artiste | MacKenzie Ϣiki-En | 1.0 | |
•Andišidâr | n. | اندیشیدار: در اندیشه فرورفته; سرگرم تعمق | thoughtful | nachdenklich | réfléchi | MacKenzie Ϣiki-En | 1.0 | |
•Fâmtan | n. | فامتن: (زیستشناسی) ساختاری رشتهای (یا ریسمان مانند) که درهستهیِ یاختهٌ سرگرم بخشش دیده میشود و ترابرِ دادههای ژنتیکی است. برابر این واژه در زبان انگلیسی Chromosome می باشد که خود از زبان آلمانی آمده و به چهرهیِ Chromosom نوشته می شود, که آن نیز خود از دو واژهیِ Chromo و some برساخته شده است: پیشوند Chromo از واژهیِ یونانی Khroma، به چم رنگ (همتراز فام)، و پسوند some از واژهیِ یونانی Soma، به معنی تن. | chromosome | Chromosom | chromosome | Ϣiki-Pâ Ϣiki-En | 1.0 | |
•Kâmbânu | n. | کامبانو: رفیقه; معشوقه; زنیکه با مرد همسردار رابطه داشته باشد | mistress (lover) | Mätresse | maîtresse | Milad Kiyan | من اینجا «کامبانو» را با بازبینی کمی بیشتر از دلبانو پسندیدم, بویژه اینکه گویا در تاریخچهیِ پیدایش واژهیِ mistress (که از فرانسه و فرهنگ آنجا باشد) کامبانو زنی بوده که مرد پولدار هزینههایِ زندگی اش را میپرداخته و بیشتر برای سرگرمی و کام (جنسی) گرفتن با او بوده. ~مهربد |
1.0 |
•Agozirâ | n. | اگزیرا: غیر قاطع; بی تصمیم | nondecisive | nicht entscheidend | non décisif | Mehrbod i Vâraste | گزیرا از گـُزیرْدن (تصمیم گرفتن), همچون فریبا از فریفتن. دگرسانی باریکی میان ناگزیرایی (indecisiveness) و اگزیرایی (nondecisiveness) انگاشته شده است. ناگزیرایی زمانیست که کس میان دو یا چند گزینه سرگرم گزیرش و گزینش باشد, هنگامیکه اگزیرایی بازهایست که فرایند گُزیرش به کنار گذاشته شده است. ~مهربد |
1.0 |
•Nâgozirâ | n. | ناگزیرا: ناقاطع; بی تصمیم | indecisive | unentschieden; unentschlossen | indécis | زیرا از گـُزیرْدن (تصمیم گرفتن), همچون فریبا از فریفتن. دگرسانی باریکی میان ناگزیرایی (indecisiveness) و اگزیرایی (nondecisiveness) انگاشته شده است. ناگزیرایی زمانیست که کس میان دو یا چند گزینه سرگرم گزیرش و گزینش باشد, هنگامیکه اگزیرایی بازهایست که فرایند گُزیرش به کنار گذاشته شده است. ~مهربد |
1.0 | |
•Tanfâm | n. | تنفام: کروموزم | chromosome | Chromosom | chromosome | Ϣiki-En | (زیستشناسی) ساختاری رشتهای (یا ریسمان مانند) که درهستهیِ یاختهٌ سرگرم بخشش دیده میشود و ترابرِ دادههای ژنتیکی است. برابر این واژه در زبان انگلیسی Chromosome می باشد که خود از زبان آلمانی آمده و به چهرهیِ Chromosom نوشته می شود, که آن نیز خود از دو واژهیِ Chromo و some برساخته شده است: پیشوند Chromo از واژهیِ یونانی Khroma، به چم رنگ (همتراز فام)، و پسوند some از واژهیِ یونانی Soma، به معنی تن. | 1.0 |