Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Šetere n. شتره: بی سلیقه; شلخته tasteless geschmacklos insipide ϢDict-Pâ _Dehxodâ   1.0
Dursanji n. دورسنجی: تلهمتری telemetry Telemetrie télémétrie     1.0
Zeštpasand z. n. زشتپسند: بی سلیقه tasteless geschmacklos insipide Mehrbod i Vâraste   1.0
Namâjâm n. نماجام: تلویزیون television Fernsehen télévision Mazdak i Bâmdâd شاید بهتر باشد بجای چسبیدن به چم واژگانی تله‌ویزیون٬ که امروزه دیگر همه جا از راه دور هم نیست ( مانند نشان دادن فیلم های bluray /video/dvd ) با نگرش به کارکرد و ویژگیهای برجسته ی این دستگاه٬ و برداشت از فرهنگ ایران٬ واژه ای درخور برای آن بیابیم.
کاووس شاه دستگاهی شیشه ای داشت بنام جام‌جم یا جام جهان‌نما ( جام= شیشه در پهلوی و در آذری امروز)٬ که گویا دیوان برای جمشید شاه ساخته بودند و هرجای جهان را نشان میداد.
مانند نماجام

~مزدک
1.0