Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Câleš n. چالش: مسٸله‌یِ غامض challenge - -     0.9
Câlešidan -> câleš k. چالشیدن: به چالش کشیدن; تحدی کردن; همآورد خواستن to challenge - - Ϣiki-En   1.0
Pišânidan -> pišân k. پیشانیدن: پیشانی کردن; آمادگی برای جنگ و پس ننشستن to accept a challenge stirn bieten - Mazdak i Bâmdâd رستمی باید که پیشانی کند با دیو نفس .
~فردوسی

از همان ژست گاوهای نر میاید که پیشانی(شاخ) را به گاو دیگر نشان میدهند و نشانه ی آمادگی برای جنگ و پس ننشستن است
~مزدک
1.0
Hampiši n. همپیشی: مسابقه match; challenge; contest Spiel; Herausforderung; Wettbewerb rencontre; défi; concours Ϣiki-En Ϣiki-En Ϣiki-En   1.0