Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Sanješ n. سنجش: قیاس inference; conclusion Schlussfolgerung inférence; conclusion Ϣiki-En Ϣiki-En Ϣiki-Pâ   1.0
Sanjidan -> sanj k. سنجیدن: قیاس کردن to infer; to conclude folgern - _Dehxodâ Ϣiki-En   1.0
Farâxsang   فراخسنگ: مقیاس بزرگ large-scale - - Mazdak i Bâmdâd   1.0
Sanje n. سنجه: محک; معیار; قیاس کننده criterium Kriterium critérium Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ _Dehxodâ   1.0
Hampendâštan -> hampendâr k. همپنداشتن: قیاس کردن to compare as similar - - Bahman i Heydari از قیاسش خنده آمد خلق را/کو چو خود پنداشت صاحب دلق را/مولوی 1.0
Kažsanješ n. کژسنجش: قیاس مع‌الفارق false analogy - - Mazdak i Bâmdâd قیاس مع الفارق یک سنجش است که در آن دو سوی سنجش٬ از دیدگاه زابی که بدان سنجیده میشوند٬ دارای سامه ها (شرایط) یکسان نیستند.
برای نمونه: رابین هود ادم بدی بود چون دزد بود. ممنوع کردن حجاب کار بدی است چون آزادی پوشاک را از میان میبرد.
(رابین هود برپاد بهره کشان و دزدان زبردست میجنگید/ حجاب نشانه ی ایدیولوژیک دینی و سرکوب دینی است و نه یک پوشاک معمولی)
= کژسنجش

~مزدک
1.0