Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Dâneš n. دانش: علم science Wissenschaft science Dehxodâ   0.0
Dânešik z. دانشیک: علمی scientific wissenschaftlich scientifique Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ   1.0
Dânešmandân n. دانشمندان: علما scientists Wissenschaftler scientifiques     0.0
Âmuzgâr n. آموزگار: معلم teacher Lehrer professeur Dehxodâ   0.0
Âmuzgâri n. آموزگاری: تعلیم; معلمی teaching Lehren enseignement Dehxodâ   0.0
Rišešenâsi n. ریشه‌شناسی: علم اشتقاق لغات etymology Etymologie étymologie Dehxodâ   0.0
Barzidan -> barz k. برزیدن: کار کردن; علم کردن

برزیدن: ممارست کردن; تمرین کردن (فکری و یادگیری)
to do; to perform

to practice; to exercise
-

üben
-

s'entraîner; s'exercer
Ϣiki-En Ϣiki-En ϢDict-Pâ _Dehxodâ

Dehxodâ
برزیدن ورتشی از همان ورزیدن/ورزش است که پرداختن به کار همراه با اندیشه و یادگیری است. ~مهربد 1.0
Dožâgâh z. n. دژآگاه: بی خبر; صاحب علم باطل disinformed; misled Disinformiert; Irregeführt désinformé; trompé Dehxodâ در این کارگه مرد هشیار جوی
نه دنگ و دژآگاه و بسیارگوی

~خسروانی
1.0
Rivdâneš n. ریودانش: شبه علم; آنچه که مانند دانش به نگر آید ولی دانشیک نباشد pseudoscience Pseudowissenschaft pseudoscience Ϣiki-En Ϣiki-Pâ   1.0
Dânešnomâ —> Rivdâneš
Sâzgâr z. سازگار: موافق; مساعد compatible; suitable kompatibel; geeignet compatible; adapté Dehxodâ سازگاری٬ یاری و موافقت کُـنشمند (active favoring)است و سازواری٬ وفق بی‌کُنش ( passive favorable) میباشد.
سازگار در بیخ٬ چیزی است که شما را همراهی و یاری میکند تا کارتان راه بیفتد. ( گار نشانه ی فعال است: آموزگار=معلم)
≈ adaptive/benevolent مساعد مؤید
سازوار چیزی است که به شما در راهتان کنشمندانه کمک نمیکند ولی سنگ راه هم نیست و بساکه همان هستی اش بسود کار و آماج شماست. ( وار #1 نشانه ی دارندگی مانند امیدوار)
برای همین٬ سازوار چم برازنده و درخور ( متناسب و مناسب) را هم میدهد.
≈compatible /suitable


~Mazdak
0.0