Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Bâvarpażiri n. باورپذیری: اعتبار credibility Glaubwürdigkeit crédibilité Ϣiki-En Ϣiki-De   1.0
Pâymandi n. پایمندی: اعتبارپذیری validity - - ⚕Heydari Ϣiki-En   1.0
Pâymandeš n. پایمندش: فرایند اعتبار بخشی validation Bestätigung validation ⚕Heydari Ϣiki-En   1.0
Arznehâd z. ارزنهاد: چیزیکه دارای ارزش و اعتبار باشد credible glaubwürdig crédible Ϣiki-En   1.0
Pâymandestan -> pâymand k. پایمندستن: اعتبار بخشیدن; معتبر ساختن to validate bestätigen valider ⚕Heydari   1.0
Vâd   واد: اصل; ایل و تبار; بنیاد - - -   پسوند یا واژه ی واد = اصل، ایل و تبار، بنیاد
برای نمونه:
خانواده = خانه + واد+ ه = بنیاد و اصل و مردم درون یک خانه
هفتواد = هفت ایل ( هپتالیان مغول)
کدواده = بنای دیوار عمارت و خانه را گویند.
کشواد ( نام پهلوان شاهنامه ای:) ~ (شاید) = کشانی از نژاد کشان ( کوشانی)

~مزدک
0.0
Namakin z. نمکین: ملیح mellifluous Mellifluous mélodieux Dehxodâ یکی حدیث کند از ملاحت لب یار
که با نمک تر از آن هیچ شوره زاری نیست
یکی سروده سخن‌ها ز سرو قامت دوست
که همچو سروی در هیچ جویباری نیست
یکی کند سگ کوی نگار را توصیف
که همچو او سگ گردن کلفت ِ هاری نیست
یکی ز چاه زنخدان سخن همی راند
که چاهی اینسان در هیچ رهگذاری نیست
شکست رونق بازار عشق و شعر و ادب
بدین متاع رواجی و اعتباری نیست
بگو به اهل ادب محرمانه "روحانی"
بتر ز شاعری و شعر هیچ کاری نیست.
~روحانی
1.0
Vâde —> Vâd