Pârsig | B. | Negizeš | English | Deutsch | French | P. | Rišešenâsih | Prevalence |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
•Tarâ | v. piv. | ترا: - | trans | trans | trans | دوستان جدا از جستار پیك، آیا ما در خود پارسى كنونى، هیچ پیشوند دیگرى نداریم كه گویاتر از "ترا" باشد. با این كه ده ها واژه با این پیشوند ساخته شده ولى براى من هنوز نمیتونه دریافت پذیر باشه. اگر شاینده هست یك پیك ویژه درباره ى "ترا" بگذارید. پیشاپیش با سپاس ~Amir Hosein Sarboland ترا را همان ≈از میان میتوانید در یاد بدارید. ترادیدن = از میان دیدن ترانما = از میان پیدا تراگذشتن = از میان چیزی گذشتن ~Mehrbod |
0.0 |