Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Soxanvâre n. سخنواره: اصطلاح idiom Redensart Idiotisme Ϣiki-En Ϣiki-De Mazdak i Bâmdâd   1.0
Kânâi n. کانایی: بلاهت idiocy Idiotie idiotie Dehxodâ   1.0
Xolonâ n. خلونا: - covidiot Covidiot covidiot Mehrbod i Vâraste   1.0
Kânâ n. کانا: ابله idiot; moron Idiot idiot Ϣiki-En Ϣiki-De ϢDict-Pâ Ϣiki-Pâ _Dehxodâ   1.0
Riv n. ریو: مکر insidiousness Betruegen - ϢDict-Pâ Ϣiki-Pâ این یک زاب نایسته است، چرا که از دوستی و نیک‌گمانی کسی کژبهره میبرد.

~مزدک
1.0
Kažpeymân z. n. کژپیمان: خائن perfidious; betrayer - - Mazdak i Bâmdâd خیانت برابر با فریب و حیله و ناراستی و دروغ دشمنی و دغابازی و ........ نیست. خائن کسی است که در نَما، دوست و یاور بنماید و پیمان (گفتاری، همکاری و دوستی ..) بسته باشد ولی در هنگامی که بهای پیمان را از وی درخواهند، آنرا بشکند. درست است که اینکار دربردارنده ی اندی از فریب و ناراستی و دروغ و دشمنی میباشد ولی با این فرایافت ها یکی نیست.
خیانت را کسی میتواند بکند که دارای پاسخوَری در برابر یک پیمان و زینهار و .. باشد و نه کسی که هیچ پیمانی نبسته و تهی از پاسخوَری است.
بر این پایه به خائن میشود گفت کژپیمان و خیانت همان کژپیمانی است
خیانت در امانت = کژپیمانی در پیمان‌سپرده

~مزدک
1.0
Zabânravâ z. زبانروا: مصطلح idiomatic; colloquial idiomatisch; umgangssprachlich idiomatique; familier Mazdak i Bâmdâd مصطلح = رایج در زبان٬ (کاری با فرایافت اصطلاح ندارد) = زبانروا ~Mazdak 1.0