برای زاویه «سوش» را پیشنهاد کردهاید؛ بر پایۀ این
مصرع از گرشاسبنامه:
به هر سوش دیوی دژآگاه بود
به هر گوشه صد غول گمراه بود.
از قیاسش خنده آمد خلق را! این «سوش» که یک واژۀ یکپیکر
که نیست؛ این «سوش» یعنی «سو+ش» یعنی سویش. به هر سوی
آن، دیوی دژآگاه بود.
بعد بیایید بگویید بهجای زاویه «سوش» بگوییم؟؟؟؟
فربود را برابر واقعیت گرفتهاید. فر در خود «برتری»
و «راستی» گنجانده که چیزی بیش از واقعیت است؛ درستتر
آن است که آن را برابر «حقیقت» بگیرید، یا همان حق.
Amir aria
بیچم هم درست بود.
آوانویسی واژه نادرست بود که هنوز هم همان است.
Mehrbod
ما میتوانیم بدرستی, از «سوی» کارواژهی سوییدن را برسازیم, و نامواژهی «سوییدن» خواهد بود «سویش» و کوتاه شده آن, سوش.
برتری «سوش» به «سویش» این است که میتوان از آن دوباره کارواژه برساخت: سوشیدن = to angle
اگر هم نمیخواستیم "هوشمندانه" پیش رفته باشیم, میتوانیم به همان «سویش» بسنده کنیم.