Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Bol v. piv. بل: کثیر; بسیار poly - - Dehxodâ از سویی پُر را اگر بتوانیم برای full و بل را برای many بگذاریم، همپوشانی‌ها کمتر می‌شود. «پر» در جایگاه برواژه همیشه به‌چم much و many بوده ولی در جایگاه زاب چمِ full می‌دهد. بنیاد بر این بُل- را که همان گونه که شما می‌گویید ورتشی از پر است برای پیشوند زابسازِ many = بسیار، چندین بگذاریم.

~Nader Tabasian
0.0
Bolrun n. بلرون: multiverse Multiversum multivers     1.0
Bolandâ n. بلندا: ارتفاع height Höhe hauteur Ϣiki-En   1.0
Bolokidan —> Belekidan
Bolandpâye z. n. بلندپایه: عالی رتبه high-ranking Hochrangig haut rang     0.1
Boland-Zamân —> Dirzamân
Barcidan -> barcin k. برچیدن: نیست کردن; از میان بردن to abolish - - Ϣiki-En ϢDict-Pâ _Dehxodâ   1.0
Nemâdin z. نمادین: سمبلیک symbolic symbolisch symbolique     0.0
Suxtosâz n. سوختوساز: متابولیسم metabolism Stoffwechsel métabolisme Farhangestân   0.0
Âzaraxš n. آذرخش: صاعقه; برق; رعد و برق thunderbolt Blitz coup de tonnerre Dehxodâ ( برای اسبهای تندرو هم میگفتند. در عربی هم «براق» اسبی است که پیامبر اسلام را به فراز آسمانها برد)
صاعقه= برقی است که مایه ی آتشسوزی میشود= آذر+ رخش = آذرخش
تندر هم همان رعد است که تنها سدای این پدیده است.
رخش همچنین با درخش همریشه است.

~مزدک
0.0
Yârâmand z. n. یارامند: پرجرات bold; audacious kühn audacieux Mazdak i Bâmdâd Dehxodâ   1.0