Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Žarf z. ژرف: عمیق deep tief profond Dehxodâ   0.0
Žarfâ n. ژرفا: ژرفیِ یک چیز profundity Tiefe profondeur Dehxodâ   1.0
Pežordan -> pežor k. پژردن: تر و خشک کردن کودک یا بیمار to nurse; to tend [to sick] - - Ϣiki-En Ϣiki-En ϢDict-Pâ _Dehxodâ   1.0
Kažrâye n. کژرایه: اختلال disorder Störung désordre Mazdak i Bâmdâd Ϣiki-En Ϣiki-De   1.0
Kamžarfâ z. کمژرفا: کم ُمق shallow flach peu profond     0.0
Abadžarf z. ابدژرف: ژرف بی پایان و بی ته abysmal abgrundtief - Ϣiki-En Mazdak i Bâmdâd   1.0
Žarfândan -> žarfân k. ژرفاندن: عمیق کردن to deepen vertiefen approfondir Mehrbod i Vâraste   0.3
Žarfâsanj n. ژرفاسنج: عمقسنج bathometer Bathymeter bathymètre     1.0
Žarfnegari n. ژرفنگری: تعمق contemplation Betrachtung contemplation     1.0
Tondâ n. تندا: سرعت (بُردارین)

تندا: تمپو
velocity

tempo
Geschwindigkeit

Tempo
rapidité

tempo
Mazdak i Bâmdâd

هم‌سنگ با درازا، پهنا، بلندا، ژرفا و ... ~بامداد خوشقدمی 1.0
Bârgar n. بارگر: شارژر charger Ladegerät chargeur Mazdak i Bâmdâd شارژ= بار (نامواژه)
شارژ= بار کردن(کارواژه)
کار شارژ/کار شارژر= بارگری
-er = ـگر

~مزدک
1.0
Šurnâme n. شورنامه: دراما drama Drama drame Mazdak i Bâmdâd دراما جابیست که سهشهای ژرف هومنی بینندگان ٬یکراست انگیخته و رخنمون میشوند.
در ‌آن تنها اندوه یا مرگ کهرمانان ( مانند تراژدی) نیست٬ بساکه میتواند نگرانی یا دلهره یا خشم را برانگیزد.
برای همین شاید کاربرد واژه شور در ساختن واژه درخور باشد.
شورنامه
در کنار اپیک: کوشنامه
و لیریک‌ = سرودنامه

~مزدک
1.0
Kušnâme n. کوشنامه: حماسه epic; epopee Epos; Epopee épique; épopée Mazdak i Bâmdâd دراما جابیست که سهشهای ژرف هومنی بینندگان ٬یکراست انگیخته و رخنمون میشوند.
در ‌آن تنها اندوه یا مرگ کهرمانان ( مانند تراژدی) نیست٬ بساکه میتواند نگرانی یا دلهره یا خشم را برانگیزد.
برای همین شاید کاربرد واژه شور در ساختن واژه درخور باشد.
شورنامه
در کنار اپیک: کوشنامه
و لیریک‌ = سرودنامه
~مزدک

کوش که امروزه بجای سعی نشسته٬ در بیخ چم نبرد را دارد. در فربود٬ هر کوششی یک نبرد برپاد دشواریها و رهبند هاست.
~مزدک
1.0