Pârsig B. Negizeš English Deutsch French P. Rišešenâsih Lev
Nârow n. نارو: مکر خیانتگونه betrayal Verrat - Dehxodâ   0.0
Kažpeymân z. n. کژپیمان: خائن perfidious; betrayer - - Mazdak i Bâmdâd خیانت برابر با فریب و حیله و ناراستی و دروغ دشمنی و دغابازی و ........ نیست. خائن کسی است که در نَما، دوست و یاور بنماید و پیمان (گفتاری، همکاری و دوستی ..) بسته باشد ولی در هنگامی که بهای پیمان را از وی درخواهند، آنرا بشکند. درست است که اینکار دربردارنده ی اندی از فریب و ناراستی و دروغ و دشمنی میباشد ولی با این فرایافت ها یکی نیست.
خیانت را کسی میتواند بکند که دارای پاسخوَری در برابر یک پیمان و زینهار و .. باشد و نه کسی که هیچ پیمانی نبسته و تهی از پاسخوَری است.
بر این پایه به خائن میشود گفت کژپیمان و خیانت همان کژپیمانی است
خیانت در امانت = کژپیمانی در پیمان‌سپرده

~مزدک
1.0
Kažpeymâni n. کژپیمانی: خیانت perfidy; betrayal - - Mazdak i Bâmdâd خیانت برابر با فریب و حیله و ناراستی و دروغ دشمنی و دغابازی و ........ نیست. خائن کسی است که در نَما، دوست و یاور بنماید و پیمان (گفتاری، همکاری و دوستی ..) بسته باشد ولی در هنگامی که بهای پیمان را از وی درخواهند، آنرا بشکند. درست است که اینکار دربردارنده ی اندی از فریب و ناراستی و دروغ و دشمنی میباشد ولی با این فرایافت ها یکی نیست.
خیانت را کسی میتواند بکند که دارای پاسخوَری در برابر یک پیمان و زینهار و .. باشد و نه کسی که هیچ پیمانی نبسته و تهی از پاسخوَری است.
بر این پایه به خائن میشود گفت کژپیمان و خیانت همان کژپیمانی است
خیانت در امانت = کژپیمانی در پیمان‌سپرده

~مزدک
0.8